به گزارش خسروشاه نیوز، اسراف، اگرچه ظاهری شخصی و گاه بیاهمیت دارد، اما در بطن خود، تهدیدی برای سلامت اجتماعی محسوب میشود. وقتی منابعی که میتوانستند بهطور عادلانه توزیع شوند، در مسیر مصرفهای بیهدف و نمایشی قرار میگیرند، شکاف طبقاتی شکل میگیرد و حس بیعدالتی در لایههای مختلف جامعه تقویت میشود.
در چنین فضایی، تضادهای اقتصادی به سرعت به نارضایتی عمومی بدل میشوند. فردی که برای داشتن یک وعده غذای مناسب با مشکل مواجه است، وقتی صحنههایی از اسراف در مهمانیها، مراکز خرید یا حتی فضای مجازی را میبیند، ناخواسته احساس تبعیض و طردشدگی میکند؛ احساسی که در بسیاری موارد به بروز ناهنجاریهای رفتاری و اجتماعی منجر میشود.
جالب آنکه اسراف، تنها محدود به مصرف غذا، انرژی یا کالا نیست. نمایش افراطی تجملات در فضای مجازی نیز شکلی نوین از این پدیده است. در این میان، جوانانی که از امکانات برابر برخوردار نیستند، برای شبیهسازی این سبک زندگی ساختگی، گاه به راههای نادرست و آسیبزا پناه میبرند.
یکی از دلایل اسراف و تجملپرستی، تأثیر رسانههای جمعی و فضای مجازی است. این رسانهها به شکلگیری استانداردهای جدیدی از زیبایی، موفقیت و خوشبختی کمک میکنند که به نحوی با مصرفگرایی و تجملپرستی ارتباط دارند. تبلیغات اغلب بر این باورند که خرید و داشتن کالاهای لوکس و گرانقیمت نشانهای از موفقیت و خوشبختی است. در نتیجه، افراد بهخصوص جوانان، تحت تأثیر این تبلیغات قرار میگیرند و تلاش میکنند تا با خرید و مصرف کالاهای تجملاتی، به این استانداردها نزدیک شوند.
از سوی دیگر، در برخی فرهنگها، تجملپرستی به عنوان نمادی از احترام و اعتبار اجتماعی محسوب میشود. در چنین جوامعی، افراد ممکن است برای جلب توجه و تأثیرگذاری بر دیگران، به خرید و نمایش کالاهای لوکس روی بیاورند. این رفتارها به نوعی به رقابت اجتماعی تبدیل میشود که در آن افراد برای به دست آوردن وضعیت اجتماعی بالاتر، نیاز به نشاندادن تجمل و ثروت خود دارند.
از سوی دیگر، اسراف بهعنوان شکلی از سوءمدیریت منابع، مانع پیشرفت اجتماعی و توسعه پایدار است. منابعی که باید صرف آموزش، بهداشت، محیط زیست یا حمایت از اقشار آسیبپذیر شوند، در مسیر تجملگرایی و مصرف بیرویه، نابود میشوند و جامعه را با بحرانهای گستردهتری روبرو میسازند.
شهید آیت الله دستغیب در کتاب ارزشمند «گناهان کبیره»، اسراف را به عنوان یکی از گناهان کبیره مورد بحث و بررسی قرار داده است.
پیشگیری از اسراف، تنها یک توصیه اخلاقی یا دینی نیست؛ بلکه ضرورتی برای حفظ تعادل اجتماعی و کاهش ناهنجاریهاست. تا زمانی که فرهنگ مصرفگرایی و چشموهمچشمی اصلاح نشود، نمیتوان به جامعهای همدل و پایدار امیدوار بود. رسانهها، نهادهای آموزشی و مسئولان فرهنگی باید با ارائه الگوهای صحیح، این معضل پنهان اما خطرناک را از ریشه درمان کنند