به گزارش خسروشاه نیوز، هوشنگ نصیرزاده که در سال‌های اخیر به عنوان مدیرعامل باشگاه ماشین‌سازی و معاون ورزشی باشگاه تراکتور در فوتبال تبریز حضور داشته، با حضور در برنامه فرمول یک درباره اتفاقات و حواشی که در این دو باشگاه برایش رخ داده و همچنین مسائل دیگر مربوط به فوتبال ایران به صحبت پرداخت.

قرارداد خارجی ها در استانبول امضا شد

قراردادهای بازیکنان خارجی که در تراکتور بسته شد را من در جریان نبودم. این قراردادها در دفتر استانبول امضا شد و من در تبریز قرارداد شجاعی و دژاگه را خودم نوشتم. ما نه قرارداد استوکس، نه اروین، نه فرچونه و نه آن بازیکن ژاپنی را ندیده بودیم. استوکس بیشترین ماندگاری را در تراکتور داشت و اتفاقا مالک باشگاه پولش را هم داده بود.

با زنوزی هیچ اختلافی ندارم

این حوصله کم مدیران نسبت به مربیان در اروپا هم جدیدا اتفاق افتاده. مدیر باشگاه می بیند که تیمش ۳۰ بازی دارد و وقتی در ۵، ۶ بازی نتیجه نمی‌گیرد، می‌گوید شاید ۵ بازی دیگر هم نتوانستیم نتیجه بگیریم. پس بهتر است که جابجایی مربی داشته باشیم تا شوکی به تیم وارد شود. این جابجایی مربی چیز بدی نیست. باشگاه وقتی مالک محور است تصمیمات را خودش می‌گیرد، شاید مالک از افراد دیگر مشاوره هم بگیرد. من و آقای زنوزی هیچ اختلافی با هم نداریم و او از دوستان خوب من است.

نامی از زنوزی در تراکتور و ماشین‌سازی نیست!

دو باشگاه ماشین‌سازی و تراکتور از نظر قانونی با یک مالک اداره نمی‌شوند. اصلا اسم زنوزی در هیچ کجای این دو باشگاه نیست. زنوزی اگر بخواهد برای ریاست فدراسیون فوتبال هم ثبت نام کند، هیچ سابقه فوتبالی ندارد. در واقع این دو باشگاه دو مجموعه جدا از هم هستم و مطلق اسمی از زنوزی در اسناد ثبتی وجود ندارد.

کسی باید رییس فدراسیون شود که پول بیاورد

لول من ریاست فدراسیون نیست. رییس فدراسیون باید کسی باشد که به حاکمیت نزدیک باشد و برود پول بیاورد. علی کریمی فوتبالیست خوبی است و با من رفیق است و افکار ما نزدیک به هم است. با این حال در این مقطع فدراسیون پول می‌خواهد چون بدهی زیاد دارد. فیفا پول فدراسیون را نداده و فدراسیون مبالغ زیادی را قرض کرده و به مشکل خورده است.

کفاشیان یکی از باهوش ترین افرادی بوده که دیدم

من کارمند نفت هستم و می‌گویند در وزارتخانه‌ها قویترین افراد در وزارت نیرو و نفت هستند. با این حال من در ۳۵ سال کاری‌ام یکی از باهوش‌ترین افرادی که دیدم، علی کفاشیان بوده. کفاشیان برخلاف ظاهرش که می‌گوید و می خندد، بسیار آدم باهوشی است. او همان جایی شوخی می‌کند و می‌خندد که قرار است حقیقت را نگوید.

جعل یا دستکاری در قرارداد مظاهری صورت نگرفته بود

فسخ کردن در ایران اتفاق جدیدی است. اگر همه بخواهند طبق این قانون پیش بروند و شکایت کنند، پنجره همه تیم‌ها باید بسته شود. قراردادها یک چارچوب دارد و جاهای خالی باید در آن پر شود. رشید مظاهری تلفنی گفته مبلغ قرارداد سال دوم را فلان مبلغ بنویسید. جعلی صورت نگرفته بود. فقط خودکاری که با آن مبلغ قرارداد نوشته شده بود، فرق داشت. دستکاری هم صورت نگرفته. جالب اینکه باشگاه استقلال هم سر این قضیه شاکی شده، اما من می‌پرسم آن‌ها چه کاره هستند؟ از امسال دیگر همه چیز تایپی است و از این اتفاقات رخ نمی‌دهد.

شجاعی و دژاگه فسخ نمی‌کنند

مسعود شجاعی و اشکان دژاگه حرفه‌ای هستند و پولشان را هم گرفته‌اند؛ پس فسخ نمی‌کنند. آن دوره‌ای هم که دژاگه در ایران نبود، به خاطر کنسل شدن پروازهای آلمان بود. آن قضیه پرداخت نشدن قراردادها هم به خاطر یک اشتباه واریزی بود. یک شرکت سرمایه‌گذاری آذربایجان قرار بود ۲۳ میلیارد به حساب باشگاه واریز کند و ۳۰۰، ۴۰۰ میلیون هم به حساب دیگر بریزد. در هنگام واریز این دو مبلغ اشتباه به حساب‌های جابجا ریخته شده بود. به خاطر برخی مشکلات این پول‌ها متوقف شد و کارهای آزادی آن در حال انجام است.

من باید خبر برکناری منصوریان را به او می‌گفتم

اختلاف و ناراحتی بین من و علی منصوریان وجود ندارد. من معاون ورزشی باشگاه بودم و او وقتی به اتاق من آمد، من تصمیم هیات مدیره را به او انتقال دادم. گفتم نظر هیات مدیره این است که با شما قطع همکاری شود.

برخی به ویلموتس می گفتند چه کار کند

فدراسیون معتقد است بدنه خوبی در بخش بین‌الملل دارد و می‌تواند قراردادها را هم خودش انجام دهد. وقتی قرارداد می‌خواهید ببندید باید توازن را حفظ کنید. در قرارداد ویلموتس نوشته بودند، چه فدراسیون فسخ کند و چه خود این مربی باید فدراسیون خسارت بدهد. وقتی وکیل ویلموتس می‌نویسد اولین قسط را نگرفتیم، یعنی استارت شکایت. چرا ویلموتس بعد از فسخ روی نیمکت تیم ملی نشست؟ چون می‌خواست بگوید من آدم خوبه هستم. یکی از دفاعیات فدراسیون این است که چرا ویلموتس بعد از فسخ روی نیمکت نشسته، اما او از قصد این کار را کرده. به خاطر همین ویلموتس بعد از باخت با موبایلش فیلم نگاه کرده. برخی افراد به او می‌گفتند که چه کار کند.

مدیرعامل پرسپولیس هم به این تیم گفت پیروزی

زنوزی خودش می‌گوید من هوادارم. مدیرعامل فعلی پرسپولیس هم به این تیم گفته پیروزی. پس چه فرقی می‌کند؟ پیروزی هم قبلا نامش ثبت شده بود. بعضی‌ها اسم قدیمی خیابان‌ها را می‌گویند. مثلا به خیابان شهید کلاهدوز می‌گویند، دولت!