در راهروهای دادگاه صدای پاهایی شنیده می‌شود که هر کدام داستانی از آرزوهای نیمه‌کاره‌اند. ۱۲۹ مردی که روزی در مراسم عقد با خنده گفتند «مهریه کی داده، کی گرفته» و امروز پشت میله‌ها تاوان همان جمله را می‌پردازند.

به گزارش عصرتبریز، در راهروهای بند مالی زندان مرکزی تبریز، صدای پاهایی آرام اما سنگین شنیده می‌شود. اینجا نه از مجرمان خطرناک خبری هست و نه از سارقان حرفه‌ای؛ مردانی هستند که جرمشان «نتوانستن» است.

مهریه‌ای که از شوخی به کابوس تبدیل شد

بر اساس اعلام ستاد دیه آذربایجان‌شرقی، هم‌اکنون ۱۲۹ نفر در زندان‌های استان به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه دوران حبس خود را می‌گذرانند.

پشت هر عدد، خانواده‌ای درگیر و کودکی در انتظار است؛ خانواده‌هایی که در گرداب اختلافات مالی و فرهنگی گرفتار شده‌اند.

«تقی‌پور»، مدیر ستاد دیه آذربایجان‌شرقی، در گفت‌وگو با فارس می‌گوید: «متأسفانه در بسیاری از ازدواج‌ها، مهریه نه بر اساس منطق و توان مالی، بلکه با نگاه رقابتی و ظاهرسازانه تعیین می‌شود. نتیجه این رفتار، افزایش زندانیان مهریه است. مهریه‌های غیرواقعی نه پشتوانه‌ای برای زنان و نه تضمینی برای دوام زندگی مشترک.»

روایت اول – حامد، مردی که فقط می‌خواست زندگی کند
«حامد»، ۳۷ ساله، یکی از زندانیان بند مالی زندان تبریز است.

او با صدایی آرام از روز عقدش می‌گوید: «گفتند مهریه‌اش ۳۰۰ سکه است. همه گفتند مهریه سنگین پشتوانه است، نه برای اجرا. من هم مثل بقیه گفتم “کی داده، کی گرفته”. حالا هفت ماه است اینجایم. نه توان پرداخت دارم، نه راهی برای آزادی. فقط می‌خواستم زندگی کنم.»

در نگاهش شرم و اندوه توأمان است. او معتقد است اگر مهریه منطقی‌تر تعیین می‌شد، شاید هیچ‌وقت به این روز نمی‌افتاد.

روایت دوم – پدری که آرزوی دیدن فرزندانش را دارد

مردی ۴۲ ساله، پدر دو کودک دبستانی، سه ماه است در همین بند به سر می‌برد.

او می‌گوید: «وقتی خواستگاری رفتم، خانواده عروس گفتند ۵۰۰ سکه. مادرم گفت مهریه را کی داده، کی گرفته. من هم گفتم مهم نیست، فقط ازدواج کنیم. حالا همسرم مهریه‌اش را اجرا گذاشته و من در زندانم. کاش همان روز کسی می‌گفت مهریه شوخی نیست.»

آمار و واقعیت تلخ

طبق گزارش‌های ستاد دیه کشور، در سال ۱۴۰۳ بیش از ۲۵۰۰ نفر در ایران به دلیل بدهی‌های ناشی از مهریه یا نفقه در زندان به سر می‌برند.
در سال‌های گذشته، با افزایش قیمت سکه، شمار این زندانیان در برهه‌هایی به بیش از ۴۰۰۰ نفر نیز رسیده است. بخش زیادی از این افراد از اقشار کم‌درآمد جامعه‌اند؛ کسانی که حتی اگر بخواهند، توان پرداخت مهریه‌های چندصدمیلیونی را ندارند.

مهریه؛ حق زن یا زنجیر مرد؟

کارشناسان اجتماعی معتقدند که مهریه در اصل نشانه احترام و تعهد مرد به زن است، اما وقتی از توان مالی خارج می‌شود، به جای پشتوانه، به زنجیری بر گردن هر دو تبدیل می‌شود.

در چنین شرایطی، شعار «کی داده، کی گرفته» دیگر طنز نیست؛ فاجعه‌ای است که هر روز تکرار می‌شود.

«تقی‌پور» در ادامه می‌گوید: «ستاد دیه با کمک خیرین و مردم، برای آزادی زندانیان مهریه تلاش می‌کند. اما راه‌حل اصلی، اصلاح فرهنگ عمومی و پرهیز از تعیین مهریه‌های غیرمنطقی است. باید باور غلط “کی داده، کی گرفته” را از فرهنگ ازدواج حذف کنیم.»

بحران فرهنگی، نه فقط حقوقی

واقعیت این است که مهریه‌های سنگین، پشتوانه‌ای برای دوام زندگی نیستند. بلکه در بسیاری از موارد، به فروپاشی خانواده، فقر، و حتی بزه‌های اجتماعی منجر می‌شوند.

زنانی که برای دریافت حق قانونی خود مجبور به پیگیری قضایی می‌شوند و مردانی که از ناتوانی مالی به زندان می‌افتند — دو روی یک سکه‌اند.

کارشناسان پیشنهاد می‌کنند که خانواده‌ها هنگام تعیین مهریه، توان مالی داماد را واقع‌بینانه در نظر بگیرند. همچنین رسانه‌ها و نهادهای فرهنگی با آموزش عمومی، باورهای غلط درباره مهریه را اصلاح کنند. از سوی دیگر قانون‌گذاران، به جای مجازات حبس، روش‌های جایگزین برای پرداخت مهریه را تصویب کنند.

در آذربایجان‌شرقی امروز ۱۲۹ مرد به خاطر ناتوانی در پرداخت مهریه در زندان هستند.

مردانی که قربانی فرهنگی شده‌اند که هنوز در گوش عروس و دامادها زمزمه می‌شود: «کی داده، کی گرفته».

شاید وقت آن رسیده که این پرسش را عوض کنیم و بپرسیم: «کی گرفتار شده و چرا؟»

مهریه، در اصل یادگاری از احترام و تعهد است، نه ابزاری برای رقابت یا فشار. وقتی خانواده‌ها با شعار «کی داده، کی گرفته» چشم بر واقعیت می‌بندند، نتیجه‌اش می‌شود مردانی پشت میله‌ها و زنانی در بن‌بست زندگی.

تا زمانی که فرهنگ ازدواج بر پایه ظاهر و مقایسه بنا شود، نه زندان‌ها خالی می‌شوند و نه دل‌ها آرام می‌گیرند. راه نجات، گفت‌وگو، درک متقابل و تعیین مهریه‌ای است که نه غرور کسی را بشکند و نه آینده‌ای را نابود کند. باید باور غلط «کی داده، کی گرفته» را با «کی عاقلانه‌تر انتخاب کرده» جایگزین کنیم.