خسروشاه نیوز- سعید خسروشاهی: در روزگاری که قضاوتها بیش از آنکه بر پایه «هستی» باشد، بر پایه «داشتهها» شکل میگیرد، تجملپرستی آرامآرام از یک انتخاب فردی به یک بحران جمعی بدل شده است. این بحران، ظاهری پرزرق و برق دارد اما در عمق، خانوادهها را خسته، جامعه را فرسوده و اقتصاد را وابسته میسازد.
فرهنگ مصرفزدگی که پشت نقاب مدرنیته پنهان شده، ذهنیت عمومی را از «کیفیت زندگی» به سوی «نمایش زندگی» سوق داده است. جوان امروز بیش از آنکه دغدغه یادگیری و رشد فردی داشته باشد، درگیر رقابت ناسالم بر سر برند پوشاک، مدل گوشی و سبک زندگی بهظاهر لوکس است؛ رقابتی که بیصدا اعتماد به نفس را تحلیل میبرد و هویت اصیل را کمرنگ میکند.
در این میان، خانوادهها نخستین قربانیان خاموش این نگاه هستند. پدر و مادری که ناچارند برای حفظ ظاهر و عقب نماندن از جریان پرهزینه چشموهمچشمی، از آسایش واقعی خود بزنند و به قسط و وام پناه ببرند. نتیجه آن چیزی جز اضطراب، فرسودگی روانی و تضعیف روابط عاطفی نیست.
آسیب تجملگرایی تنها در ساحت مالی یا روانی محدود نمیشود. این فرهنگ، تربیت نسل آینده را نیز به خطر میاندازد. کودکی که از نخستین سالهای زندگی، «داشتن» را اصل میداند و «ارزش» را فراموش میکند، چگونه میتواند در آینده مسئولیت اجتماعی، قناعت، یا همدلی را تمرین کند؟
در سطح کلان، تجملپرستی تعادل اجتماعی را بر هم میزند. نابرابری بیشتر میشود، شکاف طبقاتی عمیقتر و نارضایتیها گستردهتر. وقتی الگوهای فرهنگی بهجای تولید، بر مصرف تاکید میکنند، اقتصاد نیز به سمت واردات کالاهای لوکس، کاهش حمایت از تولید داخلی و فرار سرمایه انسانی سوق پیدا میکند.
اکنون زمان آن است که بهجای تکرار شعارهای بیاثر، به بازتعریف سبک زندگی بپردازیم. سادهزیستی، نه عقبماندگی، که انتخابی آگاهانه در برابر آشفتگیهای ظاهری است. رسانهها، نهادهای آموزشی، فعالان فرهنگی و در نهایت تکتک ما باید سهمی در احیای ارزشهای اصیل داشته باشیم. تنها در این صورت میتوانیم به جای جامعهای مصرفزده، جامعهای سالم، پویا و باهویت داشته باشیم.