به گزارش خسروشاه نیوز، جامعه زمانی پویا و سالم میماند که همه اجزای آن خود را جزئی از یک کل منسجم بدانند. اما زمانی که افراد بهجای احساس تعلق به ملت، به دستهبندیهای محدود قومی، زبانی یا مذهبی فروکاسته شوند، روح همبستگی ملی تضعیف میشود. این نوع تفکیک، هرچند ممکن است در ظاهر تنوع فرهنگی را نشان دهد، در باطن میتواند ابزاری برای تضعیف انسجام اجتماعی شود.
در بسیاری از مقاطع تاریخی، بیگانگان با دامن زدن به همین مرزهای مصنوعی، توانستهاند ملتها را از درون تجزیه کنند. حتی در جوامعی که از نظر فرهنگی غنی هستند، اگر به جای «گوناگونی در وحدت» صرفاً بر تفاوتها تأکید شود، فرصت رشد مشترک به تهدید تبدیل میشود. در واقع، تنوع اگر با وحدت همراه نباشد، میتواند بستری برای سوءاستفاده قرار گیرد.
تفرقهافکنان معمولاً با استفاده از مفاهیم عوامپسند، نژاد و رسوم را به ابزاری برای برتریطلبی تبدیل میکنند. آنها بهجای آموزش احترام به فرهنگها، بر طبل تفاوت میکوبند و مردم را بهسمت تقابل سوق میدهند. حال آنکه در هر جامعهای، اصل بر کرامت انسانی و حقوق برابر همه شهروندان است؛ نه تبار، لهجه یا آداب خاص.
در برابر این جریان، آگاهی عمومی و تقویت نگاه ملی ضرورت دارد. رسانهها، نخبگان و نظام آموزشی باید مسئولانه با این مرزهای کاذب مقابله کنند. مهمترین راه برای مقابله با این شکافهای ساختگی، گفتوگوی بینفرهنگی، آموزش تحمل و تمرکز بر اشتراکات انسانی است که از همهی اقوام و فرهنگها ملتی واحد میسازد.
نتیجهگیری:
هیچ ملتی با تفرقه و جداییطلبی به رشد نرسیده است. انسجام ملی، زمانی ممکن میشود که بهجای تأکید بر تفاوتها، بر پیوندهای انسانی و ارزشهای مشترک تکیه کنیم. حذف مرزبندیهای کاذب نه بهمعنای نادیدهگرفتن تنوع، بلکه احترامگذاشتن به آن در چارچوب وحدت ملی است؛ و این همان مسیری است که ما را به آیندهای پایدار و متحد رهنمون خواهد ساخت