خسروشاه نیوز- سعید خسروشاهی: در روزهای اخیر، تحولات سوریه به شدت پیچیدهتر و بحرانیتر شده است.
در روزهای اخیر، گزارشهایی از تغییرات چشمگیر در معادلات سیاسی و نظامی سوریه منتشر شده که حاکی از بحرانیترین دوره این کشور طی دهه گذشته است. شکستهای متوالی نظامی ارتش سوریه در برابر گروههای معارض همراه با افزایش فشارهای داخلی و خارجی، حکومت بشار اسد را به اتمام رساند. گمانهزنیهای متعددی آینده سوریه در سطوح مختلف مطرح شده است، موضوعی که نهتنها سرنوشت داخلی سوریه بلکه معادلات منطقهای را نیز دستخوش تغییر خواهد کرد.
از سوی دیگر، تنشهای بینالمللی نیز بر این بحران سایه انداخته است. مداخله بازیگران خارجی مانند ترکیه و گروههای معارض، همراه با تحرکات اسرائیل در جنوب سوریه، نشان از تلاش برای تغییر معادلات قدرت در این کشور دارد. این شرایط، در کنار چالشهای انسانی نظیر افزایش آوارگی و تلفات غیرنظامیان، آینده سیاسی و امنیتی سوریه را بیش از پیش نامشخص کرده است.
به همین خاطر با رضا غبیشاوی، روزنامه نگار و کارشناسی مسائل سیاسی به گفت و گو نشسته ایم تا در خصوص آینده سوریه بیشتر بدانیم.
مشروح گفت و گوی عصرتبریز با رضا غبیشاوی را بخوانید:
* آقای غبیشاوی دلایل سقوط حکومت سوریه در عرض ۶ روز را چه می دانید؟
حکومت بشار اسد در مدت ۱۰ روز حملات مخالفان مسلح به شهرهای مهم و در نهایت دمشق، سرنگون شد. دلایل مختلف سیاسی، امنیتی و اقتصادی را می توان ذکر کرد.این ۱۰ روز در اصل نماینده ۱۳ سال اعتراض و جنگ مخالفان و دولت بشار اسد از سال ۲۰۱۱ تاکنون است. در سال ۲۰۱۱، اعتراضات بهار عربی که از تونس شروع شد و مصر و لیبی را در بر گرفت وبه برکناری سران آنها منجر شد به سوریه هم رسید اما با مشت آهنین بشار اسد روبه رو شد. در این مدت بشار اسد به سرکوب گسترده اعتراضات مسالمت آمیز و مخالفت های مسلحانه پرداخت. حدود نیم میلیون نفر در این مدت در سوریه کشته و نصف جمعیت ۲۳ میلیون نفری سوریه آواره و مجبور به مهاجرت داخلی و خارجی شدند.
بشار اسد در سرکوب مردم از هیچ ابزاری صرف نظر نکرد. از بمب های بشکه ای تا بمباران شهرها و کشتار غیرنظامیان و حتی حملات شیمیایی. نکته اینکه چند سال بعد از شروع اعتراضات مسالمت آمیز و سپس مسلحانه، گروه های مسلح و تروریستی از جمله داعش و القاعده ظهور کردند و جنگ داخلی را گسترده تر و پیچیده تر کردند.
علاوه براین و از قبل، یعنی از زمان به قدرت رسیدن حافظ اسد در حدود ۵۰ سال قبل و سپس قدرت گرفتن پسرش بشار اسد در سال ۲۰۰۰ میلادی سرکوب شدید مردم و فضای بسته سیاسی و اقتصادی، ادامه یافت و تقویت شد. تحریم های اقتصادی گسترده و فساد اداری مالی هم باعث شد دولت و مردم سوریه به شدت تضعیف شوند.
سوریه گام به گام فرسوده شد و دولت بشار اسد به عنوان مانعی در برابر پیشرفت ها و رفع مشکلات و مسائل مختلف این کشور، قرار گرفت. دولت بشار اسد از اصلاحات سیاسی اقتصادی خودداری کرد و نتوانست راه های جدیدی را برای بهبود شرایط سیاسی اقتصادی اجتماعی سوریه فراهم کند. انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری در سوریه را با اقدامات مختلف، به حاشیه راند و غیرواقعی و جعلی برگزار می کرد و مانع از فعالیت سیاسی واقعی احزاب و فعالان سیاسی و فرهنگی شد. حزب بعث بعد از کودتای ۶۱ سال قبل در سوریه، براساس ایدئولوژی نژادپرستانه، تبعیض آمیز و کهنه، قدرت را در دست داشت. همه مسوولان ارشد در همه بخش ها باید از میان حزب بعث انتخاب می شدند.
رئیس جمهوری چه حافظ اسد و چه پسرش بشار اسد هم رهبران حزب بعث بودند. علاوه بر مردم عادی، تقریبا اکثر اهالی فرهنگ سوریه مجبور به ترک کشور برای در امان ماندن از سرکوب و محدودیت های نهادهای امنیتی سوریه بودند. تورم بالای ۱۰۰ درصد، کمبود کالاهای اساسی و زیرساخت هایی مثل برق و سوخت و حمل و نقل و امنیت، شرایط زندگی را برای سوری ها روز به روز سخت تر کرد.
*به نظر شما دلایل عدم مقاومت ارتش سوریه و عقب نشینی های پی در پی چیست؟
ارتش سوریه به دلایل مختلف تضعیف شده بود. مهمترین آن، استفاده از ارتش در سرکوب مخالفان و معترضان مسالمت آمیز داخلی از سال ۲۰۱۱ تاکنون است. ضمن اینکه ارتش سوریه به مدت ۱۳ سال در جنگ داخلی و بحران درگیر بود و به شدت آسیب دید و فرسود شد. ارتش سوریه، به جای حمایت از کشور، به حمایت از حزب بعث حاکم و خانواده حاکم یعنی خانواده اسد تبدیل شد. حملات پی در پی اسرائیل به مراکز ارتش، دخالت ارتش در کشتار معترضان و مخالفان و سرکوب مردم سوریه، شرایط سخت اقتصادی و ناکارآمدی حکومت از دیگر مواردی است که به تضعیف ارتش سوریه منجر شد.
*آینده سوریه را چگونه تصور میکنید؟
آینده سوریه در هاله ای از ابهام است. احتمالا انتخابات برگزار و چهرها و احزاب اسلامگرا پیروز می شوند و قدرت و حکومت جدید را در دست خواهند گرفت. همزمان بزرگترین چالش، میان دولت مرکزی سوریه و گروه های کرد در شمال این کشور خواهد بود.
فعلا نشانه ای از جنگ داخلی میان گروه های مختلف مخالف دیده نمی شود.
*فکر می کنید تاثیر تحولات سوریه و منطقه بر ایران چگونه خواهد بود؟
اول: یکی از شرکای بزرگ و مهم سیاسی امنیتی ایران در منطقه کنار رفت. دوم: راه آسان و مناسب دسترسی ایران و حمایت از حزب الله لبنان قطع شد. در نتیجه با حزب الله جدیدی روبه رو خواهیم بود. سوم: سوریه جدید می تواند به مکانی برای فعالیت های ضد ایران تبدیل شود. چهارم: برنامه های منطقه ای ایران دستخوش تغییر خواهد شد. پنجم: نگاه دولت و مردم ایران به سوریه و منطقه با تجدیدنظر و تغییرات جدی روبه رو می شود. ششم: صف بندی های حامیان ایران و عربستان سعودی در منطقه تغییر می کند.
*به نظر شما ایران چه راهبردی در قبال این اتفاقات خواهد داشت؟
ایران تلاش می کند گام به گام اول با حاکمان جدید سوریه تماس بگیرد و منافع حداقلی خود را در سوریه دنبال کند. از جمله امکان افتتاح دوباره سفارت در دمشق، تضمین امنیت حرم های شیعه و شیعیان در سوریه، دریافت تضمین درباره اینکه سوریه محلی برای اقدامات ضد ایرانی نباشد. بعید است در چند سال آینده بازسازی روابط میان ایران و سوریه، ممکن شود.
* در پایان به نظر شما سیاست ترکیه به ویژه تفکرات اردوغان در این اتفاقات چیست؟
اردوغان از ابتدا در اعتراضات ۲۰۱۱ سوریه از مخالفان در برابر دولت اسد حمایت کرد. مرزهای ترکیه را در برابر مردم آواره از جنگ داخلی سوریه و حملات دولت بشار اسد باز کرد و میزبان آنان بود. امروز نیز به عنوان برنده تحولات سوریه شناخته می شود چون در حمایت از مخالفان و مقابل اسد ایستاد. ترکیه اردوغان تلاش می کند دولت همسو و نزدیک به خود در سوریه شکل بگیرد. ترکیه اردوغان از سوریه جدید انتظار دارد فضا را برای فعالیت کردهای سوریه ، تنگ کند و آنها را تحت فشار قرار دهد در حالی که مشخص است کردها یکی از برندگان بزرگ تحولات سوریه هستند و تلاش می کنند به مانند عراق، اقلیم خودمختاری در سوریه تشکیل دهند. ترکیه اردوغان همچنین تلاش می کند شرایط را برای مشارکت شرکت های ترکیه در بازسازی سوریه فراهم کند.